"ما هرگز ترور را بلحاظ اصولى رد نکردهایم و نمیتوانیم ردّ کنیم. ترور یک اقدام نظامی است که در محل یا مقطع معیّنی از نبرد، در وضعیت معیّنى از نیروهای نظامی، و در شرایطى معیّن میتواند کاملاً مناسب و حتی ضروری باشد. اما نکته مهم این است که در شرایط حاضر، ترور، به هیچ وجه به مثابه یک اقدام اجرايى برای ارتشی که در میدان جنگ حضور دارد، و یا بمثابهٔ اقدامى که از نزدیک با کل سیستمِ مبارزه مرتبط و ادغام شده پیشنهاد نمىشود، بلکه بمثابهٔ شکل مستقلی از حمله گاهوبیگاهی که ربطی به هیچ ارتشی ندارد. بدون داشتن یک مرکزیت و با وجود ضعف در تشکیلات انقلابی محلی، در واقع، این همهٔ آن چیزی است که ترور میتواند بشود. از اینرو، موکداً اعلام میکنیم که تحت شرایط حاضر، چنین شیوهای از مبارزه نامناسب و ناشایست است؛ که فعالترین رزمندگان را از مسیرِ وظایف واقعیشان ــ که از موضع منافع کُل جنبش، مهمترین است ــ منحرف میکند. بعلاوه، ترور، موجب اختلال در نیروهاى انقلاب ــ و نه دولتی ــ میشود."