همانطور که از مسیر پیشروی بحث آشکار است قصد اصلی من بررسی پیوند بین رئالیسم انتقادی و مارکسیسم است و کمک هایی که از این فلسفه علم در راستای (نو)بازسازی مارکسیسم و اندیشه های مارکسی می توانیم بگیریم. به نظرم بحث های مهمی در این راستا طرح (و فقط طرح) شدند که نیازمند تدقیق و پژوهش و ژرفابخشی بیشتری هستند.